گفتوگوی مثلث با عباس سلیمینمین
باید راههایگریز آمریکاییها را ببندیم

عباس سلیمینمین، کارشناس مسائل سیاسی معتقد است: «در هنگام مطالبهگری زمان اجرای برجام آنچه نظام پذیرفته است باید در آن چارچوب حرکت شود
مقام معظم رهبری در نامهای به رئیسجمهور اجرای برجام را با لحاظ 9 نکته مشروط کردند. قبل از این نامه رویکردها در قبال برجام متفاوت بود؛ برخی معتقد بودند که برجام نباید در ایران اجرا شود چون به نوعی راه نفوذ دشمن را باز میکند، در مقابل گروهی به نقاط مثبت برجام اشاره میکردند و میگفتند باید این نقاط تقویت شود و دامنزدن به ایرادات و ابهامات برجام نقاط قوت آن را نیز تضعیف میکند. نظر شما چیست؟ بعد از نامه مقام معظم رهبری رویکردها باید به چه سمت و سویی برود و وظیفه هر کدام از ارکان نظام به چه صورت است؟
البته قبل از آنکه مقام معظم رهبری هم این شروط را در پذیرش برجام رسما اعلام کنند بسیاری از صاحبنظران معتقد بودند که سیاست نظام پذیرش برجام است اما باتوجه به اینکه ایرادات و ضعفهای جدی در برجام وجود دارد، تلاش نظام در این است که درخصوص این ایرادات و کاستیها هنگام اجرای برجام دقت و مراقبت شود که موجبات خسارت و زیانهای کلان و جدی به کشور را فراهم نیاورد. حساسیتهای شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی هم همین را نشان میدهد، بهطوری که میتوان گفت نقطه اشتراک نظر اکثریت قریب به اتفاق جریانات مجلس این بود که اجرای برجام مشروط باشد، هرچند بعضیها نیز اجرای برجام را بسیار زیانبار میپنداشتند و هنوز هم چنین میپندارند که این اتفاق قابل پذیرش نیست اما جریان معتدل منتقد برجام هم در واقع اجرای برجام را مشروط به رعایت مطالبی کرد که این امر قابل ملاحظه بود. در واقع همه نهادهای نظام در بررسی برجام به این مطلب رسیده بودند که نمیتوانیم بدون شروطی اجرای برجام را بپذیریم. این مطلب در نامه رهبری معظم به صورت جامع منعکس شد. یعنی در واقع آن شروطی که رهبری گذاشتند نظر عقلای جامعه سیاسی و عناصر اهل نظر و منطق ایران را
تأمین میکند. البته در مقابل برخی که اجرای برجام را به هر ترتیب و شکلی حتی مشروط نادرست میخوانند برخی دولتمردان هم هستند که میخواستند برجام را یک اقدام بیعیب و نقص منعکس کند و صرفا از آن بهرهبرداری سیاسی به عمل آوردند ولی همه کسانی که در چارچوب مصالح ملی به برجام مینگریستند ترجیح میدادند که ما ملاحظات جدی در بحث اجرای برجام داشته باشیم تا دولت در عمل بتواند این زیانها و کاستیها را جبران کند.
بعضیها همچنان در رسانه و تریبونهای مختلف تاکید میکنند برجام نباید در ایران به اجرا درآید. آیا بعد از نامه مقام معظم رهبری به رئیسجمهور این نوع موضعگیریها جایز است؟
قطعا جایز نیست. برجام توسط همه نهادهای مهم کشور مورد تایید قرار گرفته است، منتها به صورت مشروط. طبیعتا ما بحثی را در سطح بینالمللی پی گرفتیم و امیدوار بودیم عناصر دستاندرکار دولت بتوانند مذاکرات را با قوت بیشتری به پیش ببرند، منتها در حد توانشان آقایان رفتند دلسوزانه هم کار کردند و بیش از این نتوانستند دستاورد داشته باشند. دشمن توانست بندهایی را در برجام قرار دهد که راه گریز برای خود ایجاد کند تا در صورت لزوم زیانهایی جدی را به ملت ایران وارد بیاورد. ما در زمان اجرای برجام با در نظر گرفتن نکاتی که رهبری به رئیسجمهور یادآور شدند میتوانیم ضعفهای برجام را به حداقل ممکن برسانیم حالا اگر بعضی همچنان پافشاری بر این مطلب کنند که ما در عمل قادر نخواهیم بود ضعفهای برجام را برطرف کنیم و برای اثبات حرفشان بحثهایی را مطرح کنند این مباحث موجب ضعف کلی ما خواهد شد. البته فقط آنها نیستند، بعضیها هم در دولت بهگونهای سخن میگویند که گویا به طرف مقابل اعتماد کامل دارند. در همین رابطه برخی معتقدند در نامه رئیسجمهور به رهبر معظم انقلاب روح اعتماد فوقالعاده به طرف مقابل مذاکرات منعکس است. یعنی رئیسجمهور هم
بهنوعی در این نامه سخن گفته که اعتماد به قولهای آمریکاییها دارد. به نظر من هر دو رویکرد یادشده ایراد جدی دارند. زیرا نه ما خیلی باید خودمان را ناتوان تصور کنیم که قادر نیستیم ضمن حفظ قوتهای برجام، نحوه اجرا را در عمل بهگونهای دنبال کنیم که راه را بر دشمن ببندد و نه خیلی باید خوش باور باشیم که دشمن راه گریز نخواهد داشت و سعی نخواهد کرد قوتهایی که ما در برجام داریم تبدیل به ضعف کند.
درباره نحوه مطالبهگری و رعایت شروط اجرای برجام چطور باید عمل کرد؟
طبق دستور مقام معظم رهبری شورای عالی امنیت ملی گروهی را انتخاب میکند تا آن گروه همواره اجرای برجام را رصد کند. در واقع گروه منتخب شورای عالی امنیت ملی دائم تحرکات و موضعگیریهای آمریکاییها را زیر نظر باید داشته باشد تا مبادا آنها برجام را کاملا تبدیل به اقدامی به نفع خودشان کنند. این یک کار کارشناسی بسیار دقیق و هوشمندانهای را طلب میکند و به نظر من بسیار بسیار سختتر و پیچیدهتر از خود مذاکرات برجام است. یعنی در واقع همه اظهارات و همه موضعگیریهای آمریکاییها باید رصد و بلافاصله در برابر آنها موضعگیری شود تا مبادا آن نکاتی که قابل تفسیر است با تفسیر آمریکاییها در اذهان عمومی جهانیان بنشیند. این مساله خیلی مهم است، برخی بندهای برجام قابل تفسیر است یا تفسیر میتواند در آن نقش جدی داشته باشد. رصد کردن و دولت را وادار به موضعگیری کردن نمیگذارد تفسیر آمریکاییها در اذهان مردم جهان بنشیند. همچنین تحرکات دیگر آمریکاییها همچون راههای موازی احیای تحریمها باید سد شود، اینها نکات بسیار مهمی است که اگر در زمان درست دولت به طرف آمریکایی هشدارهای لازم را بدهد این تحرکات در همان ابتدای شکلگیری زمینگیر
میشود اما اگر به این تحرکات اهمیت ندهیم و تصور کنیم تحرکات در سطحی نیستند که بتوانند در اجرای برجام تاثیرگذار باشند قطعا به صلاح کشور نیست. در واقع این تحرکات را باید در ابتدای امر با درک صحیح از استراتژی و تاکتیکهای آمریکاییها رصد و مشخص کرد که میخواهند به کجا برسند، قطعا این کار بسیار به لحاظ کارشناسی پیچیده است و باید با علم به اینکه آنها نمیخواهند حتی آن بخشهای مثبت برجام برای ما بازده و نتیجهبخشی داشته باشد مسائل را رصد کرد، قطعا آمریکاییها تلاش خواهند کرد آن امتیازهایی را که در برجام دادند در میدان عمل زمینگیر کنند و نگذارند به نتیجه برسد. این را باید درک کنیم یعنی این خوشباوری که در دولت حاکم است که آمریکاییها مطلبی را که قول دادند سر قولشان خواهند بود باید کنار گذاشت و با کمال قدرت بهدنبال این بود که راههای گریز آمریکاییها را ببندیم.
بر همین اساس رهبر انقلاب وضع تحریمهای جدید به بهانه حقوق بشر و تروریسم ضدایران را به معنای نقض برجام خواندند و معامله اورانیوم غنی شده موجود و بازطراحی رآکتور اراک را منوط به عقد قرارداد قطعی و مطمئن همراه با تضمین کافی کردند و قبل از آن مختومه شدن PMD را شرط این دو اتفاق برشمردند؟
قطعا همینطور است، آمریکاییها خواهند کوشید از ضعفهای برجام حداکثر بهرهبرداری را بهعمل آورند و آن قوتهایی که به نفع ماست را در عمل بهنوعی دور بزنند. یعنی اگر ما شناخت لازم را از آمریکاییها داشته باشیم باید با این حساسیت کار را دنبال کنیم. از نکات مهم برجام این است که تعهدات ما روشن، کمی و قابل اندازهگیری است مثلا قلب رآکتور اراک باید تغییر کند، تعداد سانتریفیوژها به تعداد مشخصی کاهش یابد و میزان اورانیوم غنی شده به 300 کیلوگرم تنزل پیدا کند اما تعهدات غربیها کیفی و تفسیرپذیر است یعنی میتوانند بر سر اجرای تعهداتشان چانهزنی کنند.
در حوزه مطالبهگری در کنار گروه منتخب شورای عالی امنیت ملی، افکار عمومی چه وظیفهای دارند؟
صاحبنظرانی که در افکار عمومی حضور دارند باید در این وادی کمک کنند، منتها چارچوبها باید مشترک باشد یعنی اعتقاد بر اینکه برجام راه خروج از تحریمها برای ما بود و اقدامات مشترکی که در سطح جهانی علیه ایران شکل گرفت با این سیاست توانستیم به حرکتهای مشترک جهانی پایان دهیم، خوشبختانه در این وادی برجام دستاوردهای خوبی برای ایران داشته است چون وحدت اجباری کشورهای جهان علیه ایران را شکست یا حداقل ترک جدی به آن وارد کرد. قطعا اگر ما درست عمل کنیم این روند میتواند منجر به این شود که ما فقط با دشمنان واقعی خودمان طرف باشیم در حالیکه قبلا خیلی از کشورهایی که با دشمنان ما همراه نبودند به اجبار به وادی وحدت علیه ایران کشیده شدند حال آنکه مایل به این امر نبودند. خب طبیعتا برجام این منافع را برای ما دارد. پس باید تاکید به این مطلب کرد که آنچه نظام پذیرفته است در آن چارچوب حرکت شود. اصرار بر برداشتهای شخصی و گروهی به این نحو که اینجا و آنجای برجام ضعف داشت، پس ما درست میگفتیم نباید برجام اجرا شود خیر، این رویکرد هیچ نتیجهای جز ضعف بیشتر عاید کشور نخواهد کرد. در آن چارچوبی که نظام پذیرفته ما باید قوتهای برجام را حفظ
کنیم و ضعفهای برجام را تلاش کنیم به حداقل ممکن برسانیم. در این چارچوب با این سیاست وظیفه همه آحاد جامعه است که کمک و تلاش کنند و نگذارند آمریکاییها نقاط قوتی که به نفع ماست تضعیف و نقاط ضعفی که به زیان ماست را تقویت کنند. قطعا با این رویکرد از هر فردی که به مصالح کشور میاندیشد انتظار کمک است.
دیدگاه تان را بنویسید